کد مطلب:108956 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:214

خطبه 034-پیکار با مردم شام












[صفحه 148]

خطبه الاستنفار پریشانی باد شما را دلتنگ شدم از ملامت كردن شما آیا راضی شدید به زندگانی دنیا از آخرت عوضی و به خواری از عزت جانشینی دعوت كردم شما را به سوی جهاد دشمن خودتان گردید چشمهای شما گویا شما از مرگ در سختی هستید و از غفلت در بیهوشی هستید بسته می شود بر شما گفتگو كردن با من تا سرگردان می شوید گویا دلهای شما آمیخته شده و شما به عقل درنمی یابید نیستید شما برای من معتمد هرگز و نیستید شما معتمد تا به وسیله شما پیروزی به دست آید و نه یاران شرافتمند هستید دست نیاز به سوی شما دراز شود نیستید شما مگر مانند شترانی كه ناپیدا شده چراننده های آنها و هرگاه گردآورده شوند از طرفی پراكنده می شوند از طرف دیگر به خدا سوگند بد برافروزندگان جنگید به شما مكر می كنند و شما مكر نمی كنید و نقصان می پذیرد اطراف شما (شهرهای شما را می گیرند) و خشم نمی گیرید نمی خوابند از (فكر) حمله به شما و حال آنكه شما در غفلت حیرانید مغلوب شد به خدا سوگند آنان كه به همدیگر یاری نمی كنند به خدا سوگند من گمان می كنم شما را اگر سخت شود كازار و سخت شود مرگ جدا می شوید از پسر ابیطالب مانند جدا شدن سر از بدن به خدا سوگند مردی كه مسلط س

ازد دشمن خود را از نفس خود بخورد گوشت او را و بشكند استخوان او را و جدا سازد پوست او را هرآینه بزرگست ناتوانی او ضعیف است آنچه فراهم آورد و جوانب سینه او (دل او) و تو باش این اگر خواهی اما من به خدا سوگند پیش از آنكه بدهم این (فرصت را) زدن است با شمشیر مشرفیه بپرد از آن كاسه سر و بریده شود بازوها و قدمها و می كند خدا پس از این آنچه می خواهد

[صفحه 149]

ای مردم مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی است اما حق شما بر من پس نصیحت كردن است شما را و تمام گردانیدن غنیمت است بر شما و یاد دادن شما است تا نادان نمانید و تربیت نمودن شما است تا بدانید و اما حق من بر شما پس وفا كردن به بیعت و نصیحت است در حضور و غیبت و اجابت كردن است هنگامی كه می خوانم شما را و اطاعت كردن است وقتی كه دستور می دهم


صفحه 148، 149.